شاعر : مهدی شریف زاده نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع قالب شعر : غزل
از فـرق تا ابرو ببین با سر چه کردند نامـردمـانِ کـوفـه با حـیـدر چه کردند
کـوفـه شده مثلِ مـدیـنه سرد ودلگـیـر آن روزها با صورتِ مـادرچه کردند
یــادم نـرفـتــه در مـیــانِ آتــش و دودسینه شکست از ضربِ میخِ در چه کردند بیمادری بس نیست، حالا نوبتِ توستازغصهات شد حالِ من مضطرچه کردند دربـسـتـراُفـتـادن نـمـیآیـد به حـیـدریارب بـبـین با فـاتحِ خـیـبـرچه کردند میسوزی وتب میکنی مهـمانِزینباز اشـتهـا افـتـادهای دیگـر، چه کردند بامجـتـبـی حـرفی بزن بـابـای مظلومدق میکند امشب حسین آخر چه کردند ازروی تل باچـشمِ خود میدید زینبخـنجـر نمیبـرّید با حـنجـر چه کردند وقتِ نزولِ سنگ و چوب و تیر ونیزهعصرِ دهـم گـودال با پیکـرچه کردند پـیـراهـنـی درتـن نـدارد شـاهِ بـیسـربا غارتِ انگشت وانگـشترچه کردند